عمل راست کردار. درستکاری. صحت عمل. راستکار بودن:
چون در او بود راست کرداری
خواب او گشت قفل بیداری.
اوحدی.
و رجوع به راست کردار شود
عمل راست کردار. درستکاری. صحت عمل. راستکار بودن:
چون در او بود راست کرداری
خواب او گشت قفل بیداری.
اوحدی.
و رجوع به راست کردار شود